چند ماه از انتشار کتاب جدیدی درباره نجف اشرف توسط یونسکو با عنوان «نجف؛ دروازه حکمت» (Najaf, the Gate of wisdom) میگذرد. کتابی که متن کاملش به صورت همزمان به زبانهای عربی و انگلیسی روی سایت یونسکو قرار گرفته و امکان دریافت آن برای خوانندگان فراهم شده است. این کتاب جدید که توسط دو متخصص تاریخ هنر اسلامی و تاریخ معاصر شیعه یعنی یاسر طباع و سابرینا مروین نوشته شده، سعی دارد شهر نجف را به عنوان یکی از شهرهای مهم دنیا که شناخت آن برای هر تحصیلکردهای مهم است به خواننده معرفی کند.
یاسر طباع که بخش اعظم کتاب کار اوست، دکترای خود را در تاریخ هنر در سال ۱۳۶۲ش./۱۹۸۲م. از دانشگاه نیویورک اخذ کرده و از آن سال دروس هنر اسلامی، ساختمان و مدیریت شهری را در دانشگاههای برجسته تدریس نموده است. وی همچنین دو کتاب (با عنوانهای: Constructions of Power and Piety in Medieval Aleppo(1997) and The Transformation of Islamic Art during the sunni Revival(2001) در زمینه تاریخ معماری و هنر اسلامی منتشر نموده است.
سابرینا مروین نیز از محققان ارشد مرکز تحقیقات علمی ملی فرانسه است که ۱۰ سال در خاورمیانه سکونت داشته و به تحقیق پرداخته است. وی تحقیقات مختلفی درباره وضعیت تشیّع معاصر و خصوصا علمای شیعه انجام داده که برخی از این کارها به عربی و برخی دیگر به زبانهای فرانسه و انگلیسی منتشر شدهاند. بهعلاوه خانم مروین در بین پژوهشگران ایرانی نیز شناختهشده است. او اگرچه کتابی با عنوان «The Shi’a Worlds And Iran» (دنیاهای شیعه و ایران) را در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده، اما محققان ایرانی بیشتر وی را با کاری که در زمینه تحریفات عاشورا و مقابله علمای جبل عامل با آن کرده میشناسند. این اثر معروف مروین با عنوان «مبارزه علمای اصلاحطلب لبنان با تحریفات عاشورا» در سال ۱۳۸۷ توسط حسن فرشتیان به فارسی برگردان شد. آنطور که خانم مروین در گفتگو با شماره اول ماهنامه تقریرات گفته، وی قرار است در سال جدید نیز کتابی درباره تاریخ نجف منتشر نماید.
نمای کلی کتاب:
«نجف؛ دروازه حکمت» مقدمهای برای آشنایی با یکی از مقدسترین شهرهای دنیا یعنی شهر نجف است. کتاب در ۲۰۰ صفحه تنظیم شده و نسخه کاغذی آن با قیمت ۵۵ یورو به فروش میرسد. در مقدمه این کتاب ضمن ابراز تعجب از بیاطلاعی قشر تحصیلکرده غربی از شهر نجف آمده است: «عجیب است که شهر نجف بین تحصیلکردگان غیرمتخصص غربی چندان شناختهشده نیست». (ص ۱۰)
آنچه این کتاب را برای خواننده ناآشنا با نجف جذابتر میکند، ۱۲۰ تصویر از نجف است که به صورت اختصاصی توسط اریک بونییر گرفته شده است. متن کتاب نیز روان و خالی از اصطلاحات تخصصی است و اطلاعات کلی را در اختیار خواننده قرار میدهد. متن کتاب توسط دو نویسندهای که پیشتر دربارهشان سخن گفته شد تنظیم شده است. البته خانم سابرینا مروین تنها فصل چهارم این کتاب که به وضعیت علمای شیعه در نجف میپردازد و یکی از توضیحات تصاویر این کتاب را تنظیم نموده است.
یاسر طباع و سابرینا مروین و عکاس گروه یعنی اریک بونییر در خلال تنظیم متن کتاب سفری به نجف داشتند و از نزدیک برخی مطالب را گردآوری کردهاند. طبعا حضور مستقیم نویسندگان در نجف در طول دو سال تألیف این کتاب، و ارتباط از نزدیک با نجف و ارتباط با علمای نجف تأثیر خوبی بر درک موضوع داشته است. تأثیری که به وضوح در سرتاسر کتاب قابل لمس است و بهعلاوه از خلال نوشتههایی که به صورت مجزا و کوتاه در ارتباط با برخی تصاویر آمده است نیز این ارتباط از نزدیک بیشتر احساس میشود. (ص ۱۱) خود نگارندگان نیز تصریح میکنند که این ارتباط مستقیم با نجف، بر بالا رفتن درکشان از نجف تأثیر مستقیم گذاشته است. (ص ۱۸۳)
متن و تصاویر این کتاب، تاریخ شهر نجف تا امروز را با توجه به سبک شهری، زیارتگاههای اصلی و وضعیت مردمی آن تبیین میکند. این مجموعه همچنین نگاهی به شعائر شیعی از زیارت تا عزاداری و تدفین در قبرستان وادی السلام دارد و نجف را به عنوان مرکز علمی تشیع و مراجع دینی مورد بررسی قرار میدهد.
این کتاب در شش فصل و یک خاتمه تنظیم شده است که فصول کتاب بدین شرح است:
فصل اول: توپوگرافی و تاریخ نجف
فصل دوم: شهر نجف: نقشه شهری، وضعیت شهرنشینی و جمعیتشناسی
فصل سوم: ساختمانهای دینی در نجف و کوفه
فصل چهارم: باب علم
فصل پنجم: زیارت نجف و شعائر شیعی
فصل ششم: سفر آخر؛ تدفین و زیارت در وادی السلام
در مقدمه تصریح میشود که این کتاب برای خواننده عام تنظیم شده است و از همین رو مؤلفان سعی کردهاند که حاشیههای کتاب را به حداقل کاهش دهند (ص ۱۲). آنطور که تصریح شده، «هدف این کتاب شناساندن نجف و عظمت آن است به همه تحصیلکردگانی است که به تاریخ عراق و خاورمیانه و فرهنگ این دو و معتقدات دینی در آنها توجه دارند.» نگارندگان ابراز امیدواری میکنند که «در ورای این کتاب، خواننده غربی غیرمسلمان، راهنمایی کوتاه، و روشن و بیطرف را در پیش رو داشته باشد که ابعاد مختلف نجف را برایش روشن کند: وجهه تاریخی آن، و نجف به عنوان یک شهر زنده…» (ص ۱۰).
از لابهلای نوشتهها:
فصل اول پیش از همه به گذشته تاریخی شهر نجف میپردازد. مؤلف در تبیین این مسأله از دو ابزار توپوگرافی و اخبار تاریخی بهره میبرد. وضعیت جغرافیایی شهر نجف به واسطه وجود یک تپه و دریاچهای در نزدیکی آن، مکان مناسبی برای زندگی محسوب میشده است. به لحاظ تاریخی نیز نگارنده منشأ تاریخی قوام شهر نجف را به وجود یک قبرستان مهم تاریخی بازمیگرداند که پیش از دفن امیرالمؤمنین علی (ع) وجود داشته است. نگارنده ضمنا در این فصل، تاریخ شهر نجف را به اختصار از ابتدا تا دوره معاصر آورده است.
فصل دوم کتاب به ساختار شهری نجف میپردازد. قسمت اصلی این بخش به بررسی ساختار شهری، ساختار قدیم نجف پرداخته و مختصری نیز درباره ساختار بخش جدید شهر که امروزه بخش بزرگتر آن را تشکیل میدهد سخن به میان آمده است. ساختار شهری امروزی نجف از هسته مرکزی و فضای اطراف آن تشکیل شده است. هسته مرکزی از چهار محله تشکیل شده که اطراف حرم حضرت علی (ع) را پوشش میدهد. نویسنده توضیح میدهد که اطراف هسته مرکزی شهر برای حفاظت از آن، دیواری بزرگ کشیده شده بود. این دیوار که شهر نجف را به مانند قلعهای درمیآورد، پنج دروازه داشت که به شهرهای اطراف نجف منتهی میشد. دروازه شمالی به کربلا و بغداد، دروازه شرقی به کوفه، دروازه جنوبی به بصره، دروازه غربی به بحر نجف و وادی السلام، و پنجمین دروازه هم در میانه در ِ جنوبی و غربی واقع شده است. (ص ۹۹) و تمامی راههای ورودی شهر نیز به حرم حضرت علی (ع) ختم میشود.
بخش دیگری از این فصل به مسأله «مردم و تغییرات جمعیتشناسی» میپردازد. نگارنده در این قسمت به سراغ گزارشهای تاریخی میرود. بر اساس این گزارشها، جمعیت نجف از حدود ۵۰۰ نفر در سال ۱۰۱۲هـ.ق/ ۱۶۰۴م. به ۷۰۰ هزار نفر در زمان فعلی رسیده است. (ص ۵۷) طبعا وضعیت جغرافیایی شهر نیز بر اساس همین رشد شهر، توسعه یافته و امروزه شهر کوفه در نجف ادغام شده است.(ص ۶۰)
بخش دیگری از این فصل به بررسی «سوق الکبیر» (بازار بزرگ) اختصاص دارد که مرکز اصلی تجارت نجف محسوب میشود. بازاری که در اواخر نیمه اول قرن بیستم در دو طبقه تجدید بنا شد. این بازار از درِ ساعت حرم حضرت علی (ع) آغاز و به میدانی ختم میشود که نام آن «میدان» است (ساحه المیدان). (ص ۶۳) در عین حال چینش و نزدیکی و دوری به حرم، در میان خود بازارها بر اساس نوع خدمات و میزان تمیزی و کثیفی تنظیم شده است. مثلا بازارچههای طلا، کتاب و عطر به حرم نزدیکند، بازارچه پارچه، خیاطی و زیورآلات زنانه در میانه و بازارچههای مربوط به اطعمه و گوشت، دورتر از آنها قرار دارند. (ص ۶۵)
«معماری دینی در نجف و کوفه» عنوان سومین فصل کتاب است. این فصل به طور خاص به معماری حرم حضرت علی (ع) میپردازد و مراحل تاریخی این بنای مذهبی را بررسی میکند و سپس نظام هندسی آن را مورد دقت قرار میدهد. مساجد کوفه و سهله دو بنای مهم مذهبی دیگر هستند که با همین رویکرد مورد توجه نگارنده قرار گرفتهاند. بخشهای این فصل عبارتند از: «حرم: تسلسل زمانی برای تکوین حرم شریف علوی» که به تاریخچه تأسیس حرم و تغییرات آن اشاره میکند، «تصویر امروزی حرم» که وضعیت فعلی ظاهر حرم را شرح میدهد و متذکر میشود که قسمت مرکزی حرم امروزی با آنچه که در قرن نهم میلادی توسط بیرکهارت ثبت شده است تفاوتی ندارد (ص ۸۷). کتیبههای حرم نیز موضوعی هستند که مورد توجه قرار میگیرند. این کتیبهها در سه بخش بررسی میگردند: ۱- کتیبههای حرم و اجزاء آن از خارج حرم به داخل ۲- صحن حرم و ایوان اصلی ۳- تزئینهای ضریح و کتیبههای نقشبسته بر عناصر آن. (ص ۸۷)
«بقاع دینی در کوفه» عنوان بخش سوم این فصل است که به بررسی ساختار و تاریخ معماری «مسجد کوفه» میپردازد و پس از آن به «خانه امام علی»، «مسجد سهله» و «مساجد و مقامات دیگر» نیز اشارهای کوتاه میشود. آخرین مطلب این فصل بخشی کوتاه است با عنوان «پایگاههای دینی شیعی و اهمیت عمومی آن» که به بررسی منابع اصلی مالی این اماکن دینی میپردازد و متذکر میشود که بر اساس اطلاعات تاریخی، بیشترین کمکها برای تحکیم بناهای مذهبی شیعی نجف، از ایران، امپراتوری عثمانی، عراق و دست آخر هندوستان جذب میشده است. (ص ۱۰۶)
فصل چهارم کتاب با عنوان «باب العلم» (دروازه علم) به جایگاه حوزه علمیه نجف میپردازد. این فصل با مقدمهای درباره وضعیت روحانیون و دروس آنان در نجف آغاز شده و به سیر تاریخی حوزه نجف و روند حضور علمای نجف در جریانهای سیاسی و اجتماعی اشارهای گذرا میکند. سپس مراحل تحصیل و نظام تحصیلی در حوزه علمیه نجف را توضیح میدهد. این فصل در عین حال چند بخش مجزا نیز دارد. بخش اول با عنوان «مسافرت و طلب علم» به مشقتهایی که طلاب علم برای مسافرت به نجف، و در طول تحصیل در این شهر تحمل میکردهاند اشاره میکند و تأکید میکند: «هنوز اندیشه غالب در حوزه این است که طلب این علم باید یک فداکاری خالص باشد که هیچ غرضی جز اکتساب معرفت نداشته باشد». (ص ۱۱۶) اینگونه است که بحث به مسأله مرجعیت میرسد. در طول سالهای طولانی تحصیل و در پی تلاشهای هر روزه طلاب، برخی از طلاب از دیگران پیشی میگیرند و مرجع تقلید میشوند. یکی از شروط مرجعیت در کنار تقوی و عدالت، «اعلمیت» است و اعلمیت را میشود از تعداد شاگردان یک استاد فهمید. البته این تنها راه نیست و آنطور که نگارنده اشاره میکند، آیتالله سیستانی امروزه اگرچه درسی برگزار نمیکند اما تعداد زیادی به اعلمیت او معترفند و او امروزه بیشترین مقلدین شیعه را دارد. (ص ۱۱۹) نگارنده همچنین به این نکته متذکر میشود که نظام متمرکز مرجعیت از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که تلگراف به عنوان یک وسیله ارتباطی مهم ظهور پیدا کرد، نجف را به مرکز دنیای شیعه تبدیل نمود. (ص ۱۲۰)
«حوزه و چالشهای دوره معاصر: سیاست و نوگرایی» عنوان سرفصل دیگری از این بخش است که به تحولات سیاسی عراق و اوجگیری و افول حرکتهای سیاسی در حوزه نجف میپردازد. روندی که با اشغال عراق توسط انگلیس آغاز و در انقلاب ۱۹۲۰ به اوج رسید، اما چندی بعد در سال ۱۹۲۳ با تبعید مراجع ثلاث نجف به ایران به طور ناگهانی، سرکوب شد و پس از بازگشت این مراجع نیز دیگر به حالت قبل برنگشت. (ص ۱۲۱) از اواخر نیمه اول قرن بیستم با تقویت گرایشهای مارکسیستی در عراق، حوزه نجف نیز تحت تأثیر قرار گرفت و برخی علما در مقابل این جریان ایستادگی کردند. اما تقویت حزب بعث در عراق مشکلات جدیدی را برای حوزه نجف به دنیال داشت. در ادامه این بحث، نگارنده به مسأله اصلاحات نظام آموزشی حوزه میپردازد و حرکتهایی همچون «منتدی النشر»، «کلیه الفقه» را مورد توجه قرار میدهد و اشارهای نیز به وضعیت حیات دوباره حوزه نجف پس از سقوط صدام میکند. نگارنده ضمن اشارهای به وضعیت مرجعیت دینی فعلی در نجف، این فصل را با ذکر برخی خاندانهای بزرگ نجفی به پایان میرساند. (ص ۱۳۱)
عنوان فصل پنجم «زیارت نجف اشرف و شعائر شیعی» است. این فصل همانطور که از نامش پیداست، به وضعیت عزاداری شیعیان و مسأله زیارت میپردازد و و سعی میکند پا را از ظاهر احساسی این شعائر که توجه خبرگزاریها را نیز به خود جلب کرده است فراتر گذارده و به وجهه عقلانی آن نیز توجه نماید. (ص ۱۳۷) البته این مسأله به اشارههایی کوتاه محدود است. ادامه این فصل به گزارشی از برخی جلوههای عزاداری همچون پذیرایی از عزاداران در شهرهای مذهبی و در راههایی که به نجف و کربلا میرسد و علاقهای که زائران برای استفاده از این غذا از خود نشان میدهند، مناسبتهای مختلف و زیاد برای اقامه مراسمات دینی، و زمینه تاریخی عزاداریهای شیعه پرداخته و متذکر میشود که آنطور که برخی محققین معتقدند، تغییر در شکل عزاداری شیعی، از نیمه دوم قرن ۱۸ آغاز شده است. نگارنده با اشاره به برخی دلایل این مسأله همچون هجوم وهابیها به نجف، سکونت قبایل تازه شیعه شده در اطراف شهرهای مذهبی و تساهل مذهبی که سلطان عثمانی عبدالحمید دوم برای شیعیان قائل شد اشاره میکند. (ص ۱۴۴) با این مقدمات، بحث به مجموعهای از شعائر و جلوههای عزاداری کشیده میشود. نگارنده درباره اختلاف ادبیات عزاداری عراقی با ادبیات عزاداری ایرانی مینویسد: «تأکید تشبیههای عراقی بر وقایعی است که نمادی از فضائل بدوی مرسوم یا به طور عام عربی محسوب میشود و توجه چندانی به عبارتهای تکنیکی و شعری نمیکند، در حالیکه شعائر ایرانی توجه زیادی برای به تصویر کشیدن وقایعی که سمبل شهامت است از خود نشان نمیدهد، بلکه بر جوانب شعری و روحی شعائر متمرکز است.» (ص ۱۵۷) این فصل با اشاره مؤلف به منحصر نبودن کارکرد شعائر مذهبی و عزاداری به جنبه مذهبی، به برخی کارکردهای سیاسی آن در انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹م. (۱۳۵۷ش.) و در انتفاضه مردم عراق علیه صدام در سال ۱۹۹۱م. به پایان میرسد.
فصل ششم کتاب که آخرین فصل نیز هست، به قبرستان وادی السلام اختصاص دارد که یکی از بزرگترین قبرستانهای دنیا محسوب میشود. عنوان این فصل «سفر آخر؛ تدفین در وادی السلام و زیارت قبور» است. نگارنده مینویسد: «مقبره وادی السلام سومین محل مقدس در نجف-کوفه محسوب میشود، یعنی پس از حرم شریف علوی و مسجد کوفه… بر اساس شواهد دقیق تاریخی از دوره ساسانی این مقبره وجود داشته است؛ هر چند تواریخ مقدس، تاریخ آن را به دوره انبیاء اول بازمیگردانند… غیر از سابقه تاریخی، دو عامل مهم نیز در توسعه مقابر اطراف نجف و خصوصا وادی السلام مؤثر بوده است: اولا رویکرد متساهلتر شیعه نسبت به اهل سنت در موضوع دفن اموات…»(ص ۱۶۲) دلیل دوم نیز به اعتقاد شیعیان به بخشیده شدن گناهان امواتی که در وادی السلام و در مجاورت امام علی (ع) دفن شدهاند بازمیگردد. نگارنده در این فصل با این مقدمه، به وضعیت تاریخی دفن و همچنین نقل نمونههایی از آمارهای شگفتانگیز اموات که از سالهای نیمه اول قرن بیستم به جای مانده است اشاره میکند و گزارش میدهد که چندی قبل نزدیک به ۱۰۰ هزار میت در سال در این قبرستان دفن میشد. (ص ۱۶۳) اگرچه وادی السلام در نجف قرار دارد، اما مقبرههای نجف تنها به وادی السلام که در سال ۲۰۱۳م. مساحتش به ۹۸۰ هکتار (۳۵ کیلومتر مربع) رسیده است، محدود نیست و علاوه بر صحن حرم علوی، در شمال شرقی نجف نیز مقبره وجود دارد. (ص ۱۷۱)
در ادامه بحث، گزارشی درباره راههای ورودی به وادی السلام و وضعیت چینش قبور، مقبرههای خانوادگی در وادیالسلام، شعائر اسلامی دفن نزد شیعیان، و شعائر پس از دفن از جمله زیارت قبور و قرائت قرآن ذکر میشود. این فصل در ادامه ضمن اشاره به وجود مقامات انبیاء و ائمه در وادی السلام، با اشارهای به پرزائرترین قبر در وادی السلام یعنی مقبره شهید «سید محمد صادق صدر» متفکر و عالم دینی سرشناس که در سال ۱۹۹۹م. توسط صدام به شهادت رسید و گزارشی از وضعیت ظاهری مقبره وی، با این جملات به پایان میرسد: «این مقبره نمونهای از رویکرد جدیدی را شکل میدهد که رنگ بیشتر امروزی بر وادی السلام میزند و از لحاظ سیاسی آن را با حوادث تأسفباری که در اواخر قرن بیستم اتفاق افتاد مرتبط میکند.»
در خاتمه کتاب، گزارشی با عنوان «گشتی در کتابخانههای نجف و مجموعههای نسخ خطی» از مارکو دیبیلا کارشناس یونسکو در نگهداری کتب و نسخ خطی آمده است. نگارنده که از ابتدای گزارش، بهتزده شدن خود را از حجم بالای نسخ خطی پنهان نمیکند، با استناد به سخن یکی از متخصصان کتابخانههای نجف یعنی دکتر محمد زوین میگوید: «به عنوان نمونه، حدود یکصد نسخه خطی از قرآن کریم در دنیا موجود است که قدمت آن به پنج قرن نخست اسلام میرسد که ۱۸ نسخه از این نسخ در عراق و ۹ نسخه آن در نجف است.» (ص ۱۸۴) بهعلاوه تعداد ۶۰ هزار نسخه خطی در کتابخانههای نجف فهرست شده است، اما این تمام نسخ خطی نیست؛ زیرا بخشی جزء اموال شخصی محسوب میشود، دست در دست میگردد و فهرستی از آن موجود نیست. وضعیت کتابخانهها و صنعت نشر البته همیشه گرم نبوده است. در دوران صدام حسین برخی کتابخانهها بسته شده و برخی از آنها نیز به آتش کشیده شد اما با رفتن صدام و از سال ۲۰۰۳م. به بعد، وضعیت تغییر کرد و در حال حاضر بیش از ۴۰ کتابخانه در نجف دایر است. (ص ۱۸۷)
این گزارش به برخی از کتابخانههای معروف نجف نیز اشاره میکند. کتابخانههایی همچون: «المکتبه العلویّه» یا همان کتابخانه حرم امام علی (ع) که از قرن دهم تأسیس شده است، کتابخانه «امام امیرالمؤمنین» که توسط علامه امینی تأسیس شده و تعداد کتب آن از ۱۵ هزار عنوان در هنگام تأسیس، به بیش از یکصد هزار عنوان در حال حاضر رسیده است، کتابخانه عمومی «امام کاشفالغطا»، کتابخانه عمومی «امام حکیم»، کتابخانه «ابوسعیده» که در سال ۱۹۷۳م. تأسیس شده و کتابخانه مرکزی نجف. در خاتمه گزارش نیز به فعالیتهای یونسکو برای حفظ کتابخانهها و مجموعههای خطی نجف اشاره شده است.
نقد کتاب:
در مجموع تلاش برای تنظیم این کتاب، تلاشی مثبت است. واقعیت آن است که وضعیت نجف نهتنها برای تحصیلکردگان غربی پنهان مانده، بلکه برای محققان ایرانی نیز هنوز بسیاری از مطالب ناگفته مانده است و بیشتر مردم و حتی قشر تحصیلکرده نیز از نجف چیزی بیش از وجهه زیارتی آن نمیدانند. این مسأله علیرغم آن است که نجف دستکم برای ایران، صرفا جنبه زیارتی نداشته و جایگاه معنوی حوزه نجف نیز مهم بوده است.
طبعا هر نویسنده روش خود را دارد و هیچ کتابی آخرین کتاب در یک زمینه علمی محسوب نمیشود اما به نظر میرسد با توجه به هدف کتاب، این کتاب به صورت موجز به اصول جذابترین بخشهای نجف اشاره کرده است. مباحث فصول کتاب نیز مهمترین مطالب مربوط به نجف را که برای یک خواننده غربی میتواند جالب باشد دربرمیگیرد و البته نباید از حق گذشت که اگر خاتمه کتاب (درباره نسخههای خطی و کتابخانههای نجف) نبود، یک بخش مهم از مباحث نجف باقی میماند.
همانطور که پیشتر گفته شد، هدف این کتاب آشنایی اجمالی خواننده تحصیلکرده غربی با جاذبههای نجف بوده است و با این نگاه، خلاصه بودن کتاب نیز توجیهپذیر است. به نظر میرسد دقیقا به همین دلیل، ادعای نگارنده در مقدمه کتاب مبنی بر اشاره به مطالب جدید که حتی از دید نویسندگان عراقی مخفی مانده، ادعایی اغراقآمیز به نظر میرسد. البته در مقدمه اشاره میشود که مسائلی مثل ساختمان و شهرسازی نجف منظور است (ص ۱۰) که این مسأله نیز مورد توجه محققان عراقی بوده، ولی چون دقیقا مشخص نیست که نگارنده چه نوآوریهایی را منظور نظر داشته است، نمیتوان درباره صحت و سقم ادعای وی قضاوت کرد.
در تنظیم مطالب کتاب، از منابع خوبی استفاده شده، اما علیرغم آنکه برای رجوع به منابع و ارتباط بهتر با موضوع، تحقیقات میدانی نیز صورت گرفته است، در عین حال در برخی موارد بیدقتیهایی صورت گرفته است. به عنوان نمونه در صفحه ۱۰۵ آمده است که مسجد سهله محلی است که امام زمان در روز قیامت در آن ظاهر میشود. در صورتی که بر اساس روایات، اولا امام زمان پیش از قیامت ظهور خواهند کرد و محل ظهورشان هم کنار خانه کعبه است. البته در روایات، محل سکونت ایشان در مسجد سهله ذکر شده است. در همان صفحه ذکر شده است که «امام صادق (ع) کان مرجعا دینیا کبیرا»، در صورتی که نه به لحاظ تاریخی و نه به لحاظ مذهبی، امام صرفا یک مرجع دینی بزرگ نبوده است و این تعبیر، تعبیر دقیقی به نظر نمیرسد. در صفحه ۱۴۲ نیز متن از حالت گزارشی خارج و به موعظه برای عموم زائران تبدیل میشود. نگارنده درخواستهای دنیوی را منافی با شئونات زیارت میداند و میگوید که همین دعاهای دنیوی است که غالبا باعث میشود بهره کافی از زیارت نبرند. جای این سؤال هست که نگارنده بر اساس چه مبنای علمی چنین ادعایی را مطرح میکند؟ و آیا اساسا چنین ادعایی از لحاظ علمی اثباتپذیر است؟ آیا میتوان نیات و درخواستهای قلبی تمام یا بخشی از زائران را گردآوری کرد و درباره آن سخن علمی گفت؟ در حقیقت در این قسمت، کتاب از حالت گزارشی خارج شده و بیشتر وارد عرصه روشنفکران دینی شده است و نویسنده رسالت اصلی خود را مبنی بر آشنا کردن تحصیلکردههای غربی با نجف فراموش کرده است.
درباره عکسها بهتر است یک عکاس حرفهای نظر بدهد اما از نگاه نگارنده این سطور، بیشتر عکسها، عکسهای جذابی بودند و رغبت ادامه دادن کتاب را بیشتر میکنند. بهعلاوه قلم روان و نگاه تاریخمحور کتاب به جذب مخاطب کمک میکند. ترجمه به عربی نیز ترجمه روانی است ولی در بعضی موارد بیدقتیهایی صورت گرفته است. مثلا در صفحه ۱۱ در متن انگلیسی اشاره شده است که از منابع دست دوم و سوم انگلیسی استفاده شده، که در متن عربی تنها منابع دست دوم ذکر شده است. برخی غلطهای ظاهرا تایپی نیز در متن عربی به چشم میخورد. مثلا در صفحه ۱۰۴، سالهای خلافت حضرت علی (ع) به اشتباه «۶۶۱-۶۶۵هـ.) درج شده است. در صورتی که این اعداد مربوط به تاریخ میلادی است. در صفحه ۱۸۹ کلمه MUNICIPAL به معنای وابسته به شهرداری (بلدیه)، به اشتباه «بدلیه» نوشته شده که ظاهرا اشتباه تایپی است.
دسترسی به متن انگلیسی کتاب: دانلود: ۲۳ مگابایت
دسترسی به متن عربی کتاب: دانلود: ۲۳۰ مگابایت